سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 6
کل بازدید : 319141
کل یادداشتها ها : 81
خبر مایه

موسیقی


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

امام محمد باقر(ع):  در نماز خود توجه و تمرکز کامل داشته باش، زیرا از نماز تو، آن مقدار قبول می شود که با توجه خوانده شود.(1)
"تمرکز(concentration)" نه تنها شرط لازم، بلکه در بسیاری موارد، شرط کافی برای بسیاری از موفقیت های انسان است.
عرصه کاربرد تمرکز، نه فقط در فعالیت های مادی و محسوس انسان، بلکه گاهی تا حد مسائل ماورائی و مرموز هستی، گسترده است.
به عنوان مثال، حتی در انواع ورزش هایی که خاستگاه آنها در ممالک شرق دور می باشد( از جمله ورزش های رزمی مثل کاراته، جودو، کونگ فو و ...) شرط اصلی برای موفقیت و پیشرفت، برخورداری از "تمرکز" می باشد. از این رو بخش مهمی از تمرینات این ورزش ها به "تمرین تمرکز" اختصاص یافته است.
اما در فعالیت های مادی و عادی روزمره انسان نیز "تمرکز حواس" دارای نقش بسیار کلیدی است.
از سردار افسانه ای فرانسویان، "ناپلئون بناپارت" چنین نقل می کنند که می گفت: " تنها زمانی موفق به پیروزی های بزرگ در عرصه سیاسی و نظامی شدم که توانایی یافتم مغز خود را کشو بندی کنم!؟ و در مورد انجام هر کار، تنها کشوی مربوط به آن را بگشایم و بر آن تمرکز بدهم و سایر کشوهای مربوط به دیگر کارها را ببندم. بدین معنا که مثلا زمانی که به حل یک مسئله جنگی مشغول بودم ، تنها کشوی مربوط به آن مسئله در ذهنم بیرون بود و تنها بر روی آن کار می کردم و در این زمان همه کشوهای مغزی دیگرم، حتی کشوی مربوط به عشق "ژوزفین" بسته بود!"
به همین ترتیب، چنان چه مثلا یک دانش آموز یا یک دانشجو، بتواند موقع مطالعه دروس خود، تنها بر همان موضوع درسی مورد مطالعه تمرکز کند و از سایر افکار بر حذر باشد، موفق خواهد شد که به پیروزی های چشمگیری در زمینه تحصیلی دست یابد.  یا حتی یک کارمند، یک کاسب، یک بنا، یک راننده و ... تنها زمانی در کار خود کاملا موفق خواهد بود که از تمرکز حواس کافی برخوردار باشد و به اصطلاح، حواسش به کارش جمع باشد.
به این ترتیب با این مثال ها می توان به اهمیت زاید الوصف "جمع بودن حواس" یا همان "تمرکز" پی برد و توجه نمود که اگر در امور مختلف و به خصوص در کارهای فکری، با سلاح تمرکز به میدان رفت و با توجه به رابطه تنگاتنگ حافظه و تمرکز حواس، دانسته های جدید را با نظم و ترتیب روی یکدیگر قرار داد، قدم بزرگی در جهت تقویت حافظه نیز برداشته خواهد شد.
مطالعات مختلف علمی و پژوهشی و نظریه پردازی های گوناگونی نیز در دانش امروز، در این مورد صورت پذیرفته است که از آن جمله می توان به مطالعات "گاردنر مورفی" پیرامون   canalization(متوجه ساختن اندیشه و فعالیت به موضوعی معین) اشاره کرد.(3) 
اما توصیه های مؤکد و متعددی که در تعالیم اسلامی مبنی بر "حضور قلب" در نماز و برخورداری از اقبال و توجه کامل به نماز به ما رسیده است، همگی دلالت بر آن  دارد که نماز ارزشمند در درگاه الهی نمازی است که با تمرکز کامل و توجه دقیق به مضامین آن، به جای آورده شود و نمازی که طوطی وار و بدون حضور ذهن و قلب خوانده شود، از ارزش بسیار کمی برخوردار است.
حتی در حدیث معصوم (ع) آمده است که: عابدی که بدون فهم و درک(و در نتیجه آن بدون توجه) عبادت می کند، همچون الاغ آسیاب است(کالحمار الطاحونه). (4)
بدین ترتیب اقامه کننده حقیقی نماز، با برخورداری از حضور قلب در عبادت های یومیه خویش، در واقع "تمرکز حواس" را بارها و بارها در طول یک شبانه روز، تمرین می کند و این صفت حسنه را در وجود خود، ملکه می سازد تا با بهره بردن از آن در همه عرصه های زندگی، موفقیت را در همه ابعاد ممکن نصیب خویش سازد.

پی نوشت:
(1) محجه البیضاء، جلد 1، صفحه 354
(2) تعلیمات عجیب دون خوان(سرخ پوست عارف مکزیکی) به کارلوس کاستاندا(مردم شناس آمریکایی) درباره یک مکتب غنی و منحصر به فرد عرفانی که سابقه ای هزاران ساله در میان سرخ پوستان آمریکای شمالی دارد که موضوع حدود ده کتاب جنجال برانگیز است که کاستاندا در اواخر قرن حاضر به رشته تحریر درآورده است. مجموعه این کتاب ها توسط مترجمین مختلف به فارسی ترجمه شده است.
(3) روان پزشکی "کاپلان ـ سادوک" ترجمه: دکتر پور افکاری جلد 1، صفحه 553
(4) سفینه البحار، ذیل کلمه "عبد": این نماز، همان نمازی است که شاعر در مورد آن سروده است: غیر از خدا که هرگز در فکر آن نبودی        هر چیز کز تو گم شد وقت نماز پیداست!

به نقل از سایت تبیان با تشکر از اقای سید حسین

فهرست

 


  

نماز مستحب را، هم می توان ایستاده خواند و هم نشسته.
درنمازمستحب، می توان فقط سوره ی حمد خواند و سپس به رکوع رفت.
نمازمستحب را حتی درحال حرکت و انجام کارهای روزمره نیزمی توان به جا آورد.
درنمازمستحب شک در رکعت اول ودوم،نمازراباطل نمی کندونمازگزار به هرطرف ازشک عمل کندنمازش صحیح است.
نمازمستحب نوعاً به صورت دورکعتی خوانده می شود بجزنمازهایی که برای آن دستورخاصی رسیده است.
اگر انسان نتواند نماز مستحب را در وقتش بخواند،قضای آن را می تواند انجام دهدکه دراین صورت خداوند به وجود او مباهات
میکند.
قالَ اَبوعَبدِالله (علیه السلام ) : اِنّ الرَّبَ لَیُعجِبَ مَلائِکَتَهُُ مِنَ العَبدِ مِن عِبادِه یراهُ یَقضی النّافِلَةَ فَیَقولُ:اُنظروا الی عَبدی یَقضی مالَم اَفتَرِض عَلَیهِ.  همانا خداوند تبارک و تعالی  افتخار می کند به  ملائکه  بخاطر بنده ای که قضای نماز نافله را بحا می آورد و می فرماید : به بنده ام بنگرید?چیزی را که بر او واجــب نکرده ام قضا می کند. (بحار جلد84/صفحه43/حدیث 34) و در حدیث دیگر آمده است:شما را شاهدمی گیرم که او را آمرزیدم. (وسائل الشیعه/جلد3/صفحه56)


با تشکر از خانم الهام با یک قلب مهربون

فهرست


  
چشمه‌ها در زمزمه، رودها در شست و شو
موج‌ها در همهمه، جوی‌ها در جست وجو
باغ در حال قیام، کوه در حال رکوع
آفتاب و ماهتاب در غروب و در طلوع
سنگ پیشانی به خاک، ابر سر بر آسمان
مثل گنبد خم شده قامت رنگین کمان
ابر در حال سفر، آسمان غرق سکوت
بر سر گلدسته‌ها، بال مرغان در قنوت
کاسه‌ی شبنم به دست، لاله می‌گیرد وضو
بیدها گرم نماز، بادها درهای و هو
سرو سر خم می‌کند، غنچه لب وا می‌کند
در میان شاخه‌ها، باد غوغا می‌کند
شاخه‌ها گل می‌کنند لحظه‌ی سبز دعا
دستها پُل می‌زنند، بین دلها و خدا
قیصر امین پور

 

با تشکر از اقا علیرضا

فهرست


  

از تو مهربانتر کیست که دردهایم را با او در میان بگذارم و زخمهای دلم را پیش رویش بشمارم؟
از تو آیینه تر کیست که هزار توی روحم را به من نشان دهد، بی آنکه سرزنشم کند؟
در روزهایی که ابرها بی وقفه بالای سرم راه می روند، جز تو چه کسی زیر درخت بید می ایستد و برایم ترانه می خواند؟
در شبهایی که ماه و ستارگان و آتشکده ها و فانوسها هریک به سویی می گریزند، جز تو چه کسی شمعی دردلم روشن می کند؟

با تشکر از خانم دینا 

فهرست


  

در بیمارستانی دو مرد بیمار در یک اتاق بستری بودند.یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهریک ساعت روی تختش بنشیند.تخت او در کنار تنها پنجره اتاق بود. اما بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد .آنها ساعتها با یکدیگر صحبت می کردند. از همسر، خانواده، سربازی یا تعطیلاتشان با هم حرف می زدند.
هر روز بعد ازظهربیماری که تختش کنار پنجره بود ، می نشست و تمام چیزهایی که بیرون از پنجره می دید، برای هم اتاقیش توصیف می کرد . بیمار دیگر در مدت این یک ساعت،با شنیدن حال و هوای دنیای بیرون، جانی تازه می گرفت.
این پنجره، رو به یک پارک بود که دریاچه زیبایی داشت. مرغابیها و قوها در دریاچه شنا می کردند و کودکان با قایقهای تفریحشان در آب سرگرم بودند. درختان کهن، به منظره بیرون،زیبایی خاصی بخشیده بود و تصویری زیبا از شهر در افق دوردست دیده می شد. همانطور که مرد کنار پنجره این جزئیات را تصویف میکرد، هم اتاقیش چشمانش را می بست و این مناظر را در ذهن خود مجسم می کرد.
روزها و هفته ها سپری شد.
پرستاری که برای حمام کردن آن ها آب آورده بود ، جسم بیجان مرد کنار پنجره را دید که در خواب و با کمال آرامش از دنیا رفته بود . پرستار بسیار ناراحت شد و از مستخدمان بیمارستان خواست که آن مرد را از اتاق خارج کنند .
مرد دیگر تقاضا کرد که او را به تخت کنار پنجره منتقل کنند . پرستار این کار را برایش انجام داد و پس از اطمینان از راحتی مرد ، اتاق را ترک کرد .
آن مرد به آرامی و با درد بسیار ، خود را به سمت پنجره کشاند تا اولین نگاهش را به دنیای بیرون از پنجره بیاندازد . حالا دیگر او می توانست زیبایی های بیرون را با چشمان خودش ببیند .
هنگامی که از پنجره به بیرون نگاه کرد ، در کمال تعجب با یک دیوار بلند آجری مواجه شد
×××
مرد پرستار را صدا زد و پرسید که چه چیزی هم اتاقیش را وادار می کرده چنین مناظر دل انگیزی را برای او توصیف کند ؟
پرستار پاسخ داد : شاید او می خواسته به تو قوت قلب بدهد . چون آن مرد اصلأ نابینا بود و حتی نمی توانست این دیوار را ببیند

 با تشکر از خانم دینا  

فهرست

 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ