عوامل نگرانى و پریشانى:
1- آینده تاریک و مبهم - احتمال از بین رفتن نعمت ها، بیمارى و درماندگى، و احتیاج - مى باشد.
راهکار: ایمان به خداوند متعال ، خدایى که همواره کفالت بندگان را بر عهده دارد. مىتواند این گونه نگرانیها را از میان برده و به او آرامش دهد که تو در برابر حوادث آینده درمانده نیستى، خدایى دارى توانا و قادر و مهربان.
2- گذشته تاریک زندگى ، نگرانى از گناهانى که انجام داده، کوتاهی و لغزشها یی داشته.
راهکار: توجه به اینکه خداوند، مهربان وتوبه پذیر است،به او آرامش می دهد و عذر تقصیر به پیشگاهش برده و از گذشته تاریک عذر خواهى می کند.
3- احساس پوچى زندگى و بىهدف بودن آن.
راهکار: ایمان داشتن به خدا، که در این صورت مسیر تکاملى زندگى را به عنوان یک هدف بزرگ می پذیرد.و از زندگى احساس پوچى نمىکند، و همچون افراد بىهدف ، سرگردان و مضطرب نیست.
4- براى رسیدن به یک هدف زحمت زیادى می کشد،اما کسى از زحما ت او قدردانى و تشکرنمی کند.
راهکار: توجه به اینکه کسى – خداوند - از تمام تلاشها و کوشش هایش آگاه است، و به همه آنها ارج مىنهد و براى همه پاداش مىدهد.
5- سوء ظنها و خیالات پوچ.
راهکار: ایمان به خدا و لطف بىپایانش وتوجه به دستور خدا برحسن ظن، که وظیفه هر فرد با ایمانى را مشخص کرده و این حالت رنج آور را از بین مىبرد و اطمینان جاى آن را مىگیرد.
6- دنیا پرستى و دل باختگى در برابر زرق و برق زندگى مادى و عدم دستیابى به خواسته های مادی
راهکار: ایمان به خدا و توجه به آزادگى مؤمن و عدم اسارت در چنگاال زرق و برق زندگى ، واینکه دنیا به کسی وفا نکرده .
7- ترس و وحشت از مرگ است که همیشه روح انسانها را آزار مى دهد.
راهکار: فرد در سایه ایمان به خدا مرگ را دریچهاى به یک زندگى وسیعتر و والاتر می داند ، و گذشتن از گذرگاه مرگ را همچون عبور از دالان زندان و رسیدن به یک فضاى آزاد دانسته و مرگ دوست داشتنى و خواستنى خواهد شد.
همه این عوامل در برابر ایما ن به خدا ذوب و بىرنگ و نابود مىگردد وخداونددر قرآن با یک جمله کوتاه و پر مغز، مطمئنترین و نزدیکترین راه را نشا ن داده و مىگوید:" بدانید که یاد خدا آرامبخش دلها است" (أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) ؛وهر دلی که در آن آرامش قرار گیرد دیگر جای اضطراب و پریشانی نیست. منبع،تفسیرنمونه ج10
عارف بزرگوار،عالم ربانی جناب شیخ حسنعلی اصفهانی(نخودکی)میفرماید: اگرآدمی، چهل روزبه ریاضت بپردازداما یک نمازصبح از او قضا شود ، نتیجه آن، برباددادن اعمال خواهد شد.بدان که در تمام عمر خود،تنها یک روز نماز صبحم قضا شد. پسر بچه ای داشتم شب آن روز از دست رفت.سحرگاه به من گفتندکه این رنج مصیبت فرزند رابه علت فوت نمازصبح، مستحق شده ای.اکنون اگرشبی تهجدم ترک شود،صبح آن شب انتظاربلایی می کشم!
منبع: نشان ازبی نشانها
چرا به امام رضا ضامن آهو می گویند ؟
از جمله برکات روضه رضویه حرم امام هشتم (ع) نقلی در کتاب «عیون اخبار الرضا(ع) است که : شخصى به نام حاکم رازى ، دوست ابوجعفر عتبى مى گوید: ایشان مرا نزد ابومنصور عبدالرّزاق فرستاد. ازایشان اجازه خواستم تا در روز پنج شنبه به زیارت قبر امام هشتم (ع)بروم . ایشان گفت : این کرامت و معجزه رابه چشم خود از این قبر مشاهده کرده ام . من در ایّام جوانى مخالف این قبر بودم و با زوّار آن حضرت بدرفتارى مى کردم و اموال آنان را چپاول مى کردم . روزى براى صید به خارج از خانه رفتم . سگ شکارى را به دنبال آهویى فرستادم . سگ ، آهو را دنبال کرد. آن آهو فرار کرد و به دیوار حرم پناهنده شد و سگ نزدیک آمد و همین طورایستاد. هر چه او را هِىْ کردم که آهو را بگیرد، سگ همین طور ایستاده بود و نزدیک نمى شد، تا آهو دور شد وسگ به دنبال آهو رفت آهو دوباره برگشت و به دیوار حرم پناه برد. باز سگ نزدیک آهو نشد. وقتی این معجزه را از صاحب این قبرمشاهده کردم ، دیگر متعرض زوار آن حضرت نشدم و هر وقت گرفتار می شدم یا حاجتی برایم پیش می آمد،حضرت حاجتم را روا می کرد. از خدا خواستم فرزند پسری داشته باشم ، خداوند به برکت صاحب این قبر به من پسری عطا فرمود.( بحارالانوار، ج 49 ص 333 به نقل از عیون اخبارالرضا(ع) ج 2 ص 285) از این جهت آن حضرت را ضامن آهو می نامند.