با یکی از دوستان صحبت از بندگی الهی و نماز شد، که خدا اونو زمینه ارتباط خود با بندش قرار داده تا بیشتر بهش نزدیک بشه و باهاش درد دل کنه؛ چرا خیلی مواقع ما نماز می خونیم و از صحبت با دوست و دل دار واقعی لذّت نمی بریم و میشه گفت با نمازمون حال نمی کنیم ؟!
چون ما نماز را بدون توجه و بیشتر به خاطر رفع تکلیف بجا میاریم و به جنبه معنوی و ارتباط با محبوب توجه نمی کنیم، نتونستیم حلاوت و شیرینی این ارتباط رو حس کرده و به لقا و نزدیکی معبود برسیم.
زمانی نزدیکی و وصال دوست حاصل می شه که بهش توجه داشته و به او اعتماد کنی و به خواسته اش راضی بشی، دل به دیدارمحبوب داده از محبّت غیر خالى کنی، و در همه جا و همه چیز تنها خدا را دیدن؛ که باعث علاقه قلبی دردل ایجاد میشه. همونطوری که سید الشهدا «علیه السلام» به اباالفضل «علیه السلام» فرمود: به این قوم بگو امشب را که شب عاشورا است به من مهلت بدهد براى اینکه خداى سبحان مى داند انى احب الصلوة له؛ من نماز را براى رضاى خدا دوست دارم ، نماز محبوب من است ، من نماز را دوست دارم و مى خواهم از دوستم وداع کنم «مقتل الحسین ، مقرم ، ص 256.»
دیگری شناخت نسبت به خداست که اگر انسان به چیزی شناخت و درک داشته باشد بیشتر به ارزش اون پی برده و با اون حال می کنه. در نماز و هر عبادت دیگری با شناخت خدا می توان بیشترین لذّت را برد.